دانلود آهنگ قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
دانلود آهنگ قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
همینک دانلود آهنگ قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
پخش شده در سریال پوست شیر با دو کیفیت 320 و 128 بهمراه تکست فراهم کرده ایم
متن اهنگ
متن آهنگ قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر…
زندون تنو رها کن ای پرنده پر بگیر!
اون ور جنگل تن سبز پشت دشت سر به دامن!
اون ور روزای تاریک پشت این شبای روشن…
برای باور بودن جایی باید باشه شاید…
برای لمس تن عشق کسی باید باشه باید!
که سر خستگیاتو به روی سینه بگیره…
برای دلواپسی هات واسه سادگیت بمیره!
قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر…
زندون تنو رها کن ای پرنده پر بگیر…
حرف تنهایی قدیمی اما تلخ و سینه سوزه!
اولین و آخرین حرف حرف هر روز و هنوزه…
تنهایی شاید یه راهه راهیه تا بی نهایت…
قصه ی همیشه تکرار هجرت و هجرت و هجرت!
اما تو این راه که همراه جز هجوم خار و خس نیست…
کسی شاید باشه شاید کسی که دستاش قفس نیست
قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر…
زندون تنو رها کن ای پرنده پر بگیر!
پخش انلاین
آهنگ قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر
پوست شیر
کارگردان/ مولف: جمشید محمودی
نویسنده/ مترجم: جمشید محمودی، رضا بهاروند
نام تهیه کننده: نوید محمودی
نام بازیگران: هادی حجازیفر، شهاب حسینی، پانتهآ بهرام، پردیس احمدیه، علیرضا کمالی، مهرداد صدیقیان، ژیلا شاهی
نام شخصیت ها:
نعیم مولایی: مردی که در جوانی خلافکار بوده و به همین علت و البته به دلایل نامعلوم دیگر، 15 سال در حبس بوده است. نعیم به اصطلاح لوتیمسلک است و دوستان قدیمیاش حاضرند جانشان را نیز فدای او کنند. او به شدت به دخترش علاقهمند است و حاضر است هر کاری برای رسیدن به او انجام دهد. نعیم در عین حال که قلبی مهربان دارد، به شدت عصبانی و اهل زد و خورد است.
ساحل مولایی: دختر نعیم که در کودکی به دلیل زندانی شدن پدرش، از او جدا شده و اکنون با ناپدری و مادرش زندگی میکند. ساحل دختری باهوش، زرنگ، مهربان و خوش قلب است و برای پدر، مادر و ناپدریاش احترام قائل است.
لیلا: مادر ساحل و همسر سابق نعیم که اکنون زندگی آرامی دارد اما با حضور نعیم و قتل ساحل، به یکباره زندگیاش دچار تلاطم بزرگی شده و او را از عرش به فرش میآورد. لیلا، حضور نعیم در زندان را از همسر جدیدش، بهزاد، پنهان کرده و به دروغ به او گفته که نعیم مرده است! با برملا شدن راز او، بهزاد هرگز او را نبخشیده و از او جدا میشود.
رضا پروانه: صمیمیترین دوست نعیم که همیشه و همه جا و در همه لحظات سخت و آسان در کنار اوست و به نوعی یار غار و گرمابه و گلستانش، محسوب میشود. به نظر میرسد رضا از یک بیماری رنج میبرد و فعلا از همه، آن را مخفی کرده است.
محب مشکات: سرهنگ اداره جنایی پلیس که بسیار باهوش و ذکاوت و کاربلد است. دختر کوچکِ مشکات، در جریان دستگیری یک قاتل زنجیرهای توسط او، به قتل میرسد. به همین دلیل مشکات به نوعی دچار افسردگی شده و علاقهای به ادامه کار با پلیس ندارد و به مدت دو سال، تمام وقتش را در خانه و در تنهایی، سپری میکند تا اینکه از او برای یافتن قاتل ساحل دعوت به همکاری میشود و او در نهایت میپذیرد.
صدرا: دوست پسر ساحل که به او علاقهمند بوده و سعی میکند برای پیداکردن قاتلش به نعیم کمک کند.
مژگان: زن صیغهای رضا پروانه که به شدت او را دوست دارد. مژگان تنها و بیکس است و برای گذران زندگی در خانه ثروتمندان، کار میکند.
بهزاد: همسر دوم لیلا و ناپدری ساحل که مردی ثروتمند و مهربان است. بهزاد به شدت ساحل را دوست داشته و مانند یک پدر واقعی برای او وقت گذاشته بود که با مرگ ساحل، دنیا برایش تمام میشود.
کشور سازنده: ایران
پیشنهاد: